محل تبلیغات شما

يكي از ماجراهاي هاي كه امروزه در كشور ما خطر آفرين شده و ما راه به سوي قوم گرايي و سمتگرا مي كشاند، جذب روشنفكران در دستگاه سياسي دولتي است. روشنفكران كه چشم هوش جامعه اند نبايد زيربار كسي يا قدرت باشد و بايد روند انتقادي خود را با دستگاه سياسي حاكم بر جامعه حفظ كند و اگر سازوكار هاي انتقادي شان به گونه كاهش پيدا كند به همان اندازه محبوبيت شان را از دست مي دهند و در مقام كه هستند پايدار نخواهند ماند و از فرايند احساسي جامعه حذف خواهد شد و بلا فاصله به يك خيانت كار مردمي و همكار سياست فاشيستي حاكم در منطقه تبديل خواهد شد. 

حکومت حاكم در كشور مان افغانستان بهتر از نام مافیایی ديكر نخواهد داشت و با كاركرد هاي فاشيستي خود همواره مردم را به زيربار خود فرا خوانده است. دولت حاكم با به کشتار دادن مردم بي گناه، پيدا كردن ترس، زمينه سازي و در دست گرفتن نهادهای واسطه میان دولت و مردم تمام قدرت سياسي را در حلقه تیمي و سازمان هاي قبیله یی خود مقيد ساخته است. اين سيستم حاكم تمام نهاد ها و نخبه هاي غير دولتي را به عوامل و سازوكار هاي تبدیل كرده كه همه در بدبختی دچار شدند. يعني هویت های ملی و فرهنگی كه با هم متحد اند با دسيسه هاي فاشيستي اين ها از هم مي پاشد. مدام فاشيست هاي حكومتي سر خود بلند مي كنند و شعار ریاکارانه و سود جويانه اي كلاسيك خود را زير عنوان وحدت ملی با هویت افغانی سر می دهد. 

این معلوم است كه آب زور به طرف بالا مي رود. اين حكومت هر کسي را تسلیم اراده هاي فاشيستي خود مي سازد چون روشن است در جامعه كه روشنفكران آن مزدوران قصم خورده حكومت اند نه منتقد آن اين حالت حاكم باشد. حکومت استبدادی مدام مردم را به فرومایگی مي كشاند و همه داشته هاي اساسي مانند فرهنگ، اقتصاد، سياست و قدرت انديشه را از آنها مي گيرد و در عوض ستم پذیری و نا انديشي را ترويج مي كند تا اندازه كه همه خود را در خور اين فرايند بدانند و راه جز تسليم شدن نداشته باشند.
حكومت هاي استبدادي همه را يك. سان ميدانند و هميشه در پي آميختن. مردم در يك گروه اند تا از يك طرف بتوانند به آسماني بالاي شان حكومت كند و از طرف ديگر مردم را به در گيري هاي مختلف از قبيل ترس، وحشت و نا اميدي به بسيار سادگي دچار كند.

 در نظام های استبدادی، و دست نشانده زيربناي اساسي  زنده گی اجتماعی آدم ها و نهادهای حقوقی شان از هم مي پاشد و تمام  سازمان ها و نهاد هاي كه در اين مرز بوم فعاليت مي كنند ديگر آن اعتبار سابقش را كه خدمت به مردم بود بنا به پيوستن به حكومت فاشيسم از دست  داده است و به گونه زير بار موانع شده كه حكومت برايشان ايجاد كرده است. اين از جاي ريشه گرفته كه آدم ها خود بدون كدام عكس العمل در زيربار قدرت هاي استبدادي مي روند تا جاي كه همه نا هنجاري ها مانند: زباني، اخلاقي، فرهنگي و دیني از اين پديده بر مي خيزد و آدمي را از دايره اجتماع دور مي سازد و تبديل به يك شیی مي نمايد. آدم هاي اين چونيني كه از دير زمان نياز به داشتن پشتوانه سياسي يا قدرت داشته است و تا حدالامكان ترس اتنخاب راه درست را از دست داده است چگونه مي تواند راهش را پيدا كند. در اين مرحله است كه تشنه هاي  قدرت به منظور تحكيم ثابت كردن قدرت شان از اين ترس و گريز آدم ها استفاده مي كنند و عدم سازوكار هاي انتقادي  كارگاه فاشيستي خود را ايجاد و يكايك افكار فاشيستي خود را به عمل پياده مي نمايند.

خینه بگی خاله جان

از تو کده مغبول هستم، بُگو آفرین

سفر دَ تکسی‌یای کابل

مي ,كه ,مردم ,ها ,حكومت ,كند ,خود را ,را به ,فاشيستي خود ,سازوكار هاي ,را از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

كتابخانه حاج سيدسجاد و سيده فاطمه موسوي